دوستان گلم شما بگید...
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود توی شهر قصه ها یه پسر کوچولو بود که خیلی باهوش و زرنگ بودو دوست داشتنی این پسر کوچولو ما حالا دیگه بزرگ شده بود و و دیگه باید پوشکش و کنار می ذاشت مامان جون شروع کرد به کمک کردن علی کوچولو تا یاد بگیره که چکار باید بکنه اما علی نمی خواست با مامانش همکاری کنه می دونید چرا رئیس الودگیا اومده بود پیشش و داشت گولش می زد و موقع بازی کردن حواسش و پرت می کرد تا خونه را الوده کنه طفلک مامانش دیگه خسته شده بود مامان بزرگ مهربون از دست کارای نوه شیطونش کمر درد گرفته بود و بیمار شده بود علی کوچولو که مامان و مامان بزرگش و خیلی دوست داشت خیلی ناراحت بود که اونا به خاطر خرابکاریهای اون مریض شدن دوست نداشت اونا را ناراحت کنه اما وقتی می رفت سراغ بازی یادش می رفت یه روز خواب دید فرشته مهربون اومده پیشش و بهش گفت عزیزم چرا اینقد ناراحتی علی گفت اخه مامان جونم و مامان بزرگم به خاطر کارای من مریض شدن من دوست ندارم اونا را اذیت کنم فرشته مهربون بهش گفت عزیزم اگه بخوای من کمکت می کنم اول باید بدونم که چرا مامان جون و مامان بزرگ مریض شدن علی کوچولو گفت من یه کار بدی می کنم دستشوئیم و تو خونه انجام میدم فرشته مهربونی گفت وای حتما کار رئییس الودگیهاست اومده پیشت وگولت زده الان بهت می گم چکار کنی تا مامان و مامان بزرگ جون حالشون خوب شه و رییس الودگیها را از خونه بیرون کنی اول اینکه عزیزم همیشه یادت باشه اتاقت و مرتب و تمیز نگه داری بعد دستهات و همیشه بشوری و بعدم دستشوئیت و حتما باید بری تو دستشوئی انجام بدی تا خونتون الوده و کثیف نشه اینطوری می تونی الودگیها را از خونتون بیرون کنی و خونتون به جای بوی بد بوی گلهای قشنگ و بگیره علی گفت ممنونم چشم و بعد هم به فرشته مهربونی قول داد که دیگه برا کارش حتما بره دستشوئی و خونشون و هیچوقت کثیف نکنه وقتیم خونه مامان بزرگ جون رفت خونشون و بهم نریزه و اگه هم کار دستشوئی داشت بره دستشوئی و خونه را الوده نکنه تا مامان بزرگ مهربون اذیت نشه اخه فرشته مهربون بهش گفته بود که اگه پسر خوبی نباشه و خونشون و الوده کنه دیگه همه از دستش خسته میشن و بچه ها هیچ وقت باهاش بازی نمی کنند علی کوچولو هم دوست نداشت تنها و مریض باشه دوست داشت مامان جونش و مامان بزرگ خوبش همیشه سالم خوشحال باشند از اون روز به بعد علی کوچولو دیگه هیچوقت فراموش نکرد که کار دستشوئیش و نباید تو خونه انجام بده و باید بره دستشوئی قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
عزیزم اگه دوست داشتی چیزی را کم یا زیاد کنی به اختیار خودتونهامیدوارم به درد بخوره پ.ن. دوستان عزیزم بهم بگید رمز دار باشه یا رمزش و بردارمراستی عنوانم شما بگید چی بزارم